یادت میافتم
وقتی به زمان های دور برمیگردم
درست مثل گوش کردن موسیقی
لحظه ای شاد و بعد انگار غم های دنیا در دلم تلمبار می شود
انگار از این دنیا جدا می شوم...
گاهی به خواب هایم سر می زنی
و من مبهوت می شوم !
این تویی یا خیال من؟
که این چنین در سکوت
نگاهش مرا در بر گرفته...
شاید در گوشه ای از این ذنیا دیدمت
و سالهای نبودت را خواندم
شعر گفتم
ساز زدم
اما خلاصه شده ام
در سکوت
و این سه نقطه های بی پایان....
محیا رساله