دلنوشته‌های محیا

یک خلوت خونه ی شاعرانه

دلنوشته‌های محیا

یک خلوت خونه ی شاعرانه

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

طرح

چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۳۵ ق.ظ

دستانش بوی نان می داد

خسته و گرسنه بود اما

در میان بی کسی جان داد


  • محیا رساله

نظرات  (۳)

انگار می گویند دیدی؟
او هم با دیگران فرقی نداشت !
فوق العاده بود عزیزم. جقد شبیه احساس الان منه!:(
پاسخ:
هم احساسم با تو تا آخرین لحظه!
گلم این برای شعر بالاست اشتباهی نظر دادی!
نمیدونم با این متنت چرا یاد بابام افتادم.:(
پاسخ:
من مطمئنم اونم همیشه کنارت و بیادته
خدا پدرت رو رحمت کنه عزیزدلم
روحش شاد
  • علی اصغر اصل یزدی
  •  سلام
    واقعیتیست تاسف بار
    پاسخ:
    :(

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی